ـ انگار نمی فهمی چه می گویم ؟ باز که حرف های خودت را می زنی !
گفتم: دکتر جان ناراحت نشو اما این چیزهایی که می گویی هم خرج بر می دارد هم خیلی سخت است؛ من چطور می توانم روزی چند بار فست فود و سرخ کردنی بخورم ؟
ـ یعنی تو فقط با فست فود و سرخ کردنی اش مشکل داری؟
ـ نه من با همه اش مشکل دارم !
ـ دیگر خود دانی من برای بار آخر بهت می گویم اگر می خواهی زنده بمانی و سلامت باشی باید دائماً غذای چرب بخوری؛حداقل روزی یک پاکت سیگار بکشی و تا دل درد نگرفتی از سفره کنار نروی!
ـ دکتر چند وقت باید این رژیم غذایی را داشته باشم؟
ـ از من باشد می گویم تا آخر عمر ؛ اما چون ناراحت می شوی می گویم حداقل دو سه سال
ـ دو سه سال ؟!
- در ضمن چیزی که یادم رفت بگویم در مورد این نوار قلبت است
ـ نوار قلبم اشکالی دارد؟
ـ اشکال که چه عرض کنم ؛ من به وضوح بی خیالی و بی عاری را توی این نوار می بینم ! اگر می خواهی تمام آن برنامه ی غذایی اثر کند باید در کنارش بی خیالی و بی تفاوت بودن را کنار بگذاری ؛ باید سعی کنی مثل آدم های پیشرفته حرص و جوش بخوری و استرس داشته باشی والا همه ی این کار ها که گفتم کشک می شود!
ـ کشک ؟
ـ بله کشک ... یعنی به درد نمی خورد.
ـ ولی آقای دکتر من اصلا آدم بی عار و بی خیالی نیستم اتفاقا خیلی هم حرص می خورم
ـ حرص می خوری ؟ مثلا حرص چی را می خوری ؟
ـ خیلی چیزها ! هر روز از صبح تا شب دارم حرص می خورم!
ـ مثلا آخریش چه چیزی بوده؟
ـ آخریش همین برنامه ی غذایی شما بوده که کفرم را در آورده الان است که بزنم یک چیزی را خرد و خمیر کنم!
- اون جور حرص خوردن ها نه تنها کمکی نمی کندآقا،خیلی هم برای سلامتی ات مضر است ؛ بخصوص سلامتی روحی ات ... حرص و جوش خوردن یک شرایطی باید داشته باشد که خیلی مفصل است برای اینکه بی عار نباشی من یک دستور کامل روی نسخه برایت می نویسم باید به آنها عمل کنی نه اینکه هر گهی دلت خواست به اسم حرص و جوش بخوری !
- لطفا مودب باشید آقای دکتر هر چی دلتان می خواهد دارید به من می گویید !
-ساکت ! این شما هستید که پایتان را از پتوی خودتان دراز تر کرده اید !
ـ گلیم !
ـ بله؟!
ـ گلیم آقای دکتر ؛ می گویند گلیم خودتان نه پتوی خودتان !
ـ چه اراجیفی ! بفرمایید بیرون آقای محترم ! بفرمایید بیرون منتظر باشید تا نسخه را بنویسم ؛ تمام که شد می دهم منشی برایتان بیاورد ؛ بفرمایید لطفاً !
...........
الان چند ساعتی می شود که اینجا منتظرم تا نسخه ی دکتر تمام شود؛ گمان کنم نسخه ای که می پیچد خیلی مفصل و بدون ملاحظه باشد ؛ شاید هم دارد با همکارانش مشورت می کند تا مشکل جسمی و روحی من به کلی ریشه کن شود ؛ مانده ام بروم یا باز بنشینم.