آزادی،
رویایی ست ؛
رویا خود حقیقتی ست
در پس پرده ـ به انتظار نشسته ـ
به امید روزنه ای
تا برون ریزد؛
جوانه زند ؛
بشکفد ؛
و به بار نشیند.
آزادی،خود
سرابی ست؛
ـ خیال جنون زده ی خواهشی ـ
که بر جان نشسته و
تشنگی را
آه می کند.
با این همه
آزادی هسته نیست
به جان کسی بسته نیست !!