گاهی به آن سوی خیابان نگاه کن


تازگی ها «مُد»  شده ! از زبان فارسی به شدت حمایت کنیم و فهمیده ایم  نژاد عرب که همواره  به دنبال تحقیر و خوار کردن ماست (!) یکی از اهداف خود را همین زبان و هویت ایرانی دانسته  و به شدت به آن تاخته است .

البته این تاختن ها تازه نیست صدها سال پیش اتفاق افتاده اما متاسفانه تا کنون هیچ یک از فریهختگان این سرزمین به این موضوع پی نبرده اند(!) و  اخیرا عده ای ( لابد از نخبگان وطن دوست !) آن را کشف کرده اند و به کمک روش های اطلاع رسانی مدرن مانند email  و وبلاگ و شبکه های اجتماعی مجازی  همه را با خبر کرده اند؛ البته در همین یکی دوهفته  ی گذشته چندین بار هم از دهان این و آن ، اینجا و آنجا شنیده ام که با خشم و شور از این اهانت های اعراب سخن گفته اند. سخنانی از این دست :

« آیا می دانید " غذا " یک کلمه عربی  به معنی ادرار شتر است اما اعراب ما را مجبور کرده اند از این کلمه به جای خوردنی های پخته شده ها استفاده کنیم! و آیا می دانید آنها کاری کرده اند که ما به جای واق واق سگ از کلمه "پارس" کردن استفاده کنیم و اینگونه به خودمان و سرزمینمان توهین کنیم؟» !!
یا در جایی دیگر دیدم که گفته بودند: اعراب به ایرانیان می گویند "عجم" و عجم یعنی لال و کودن!

سوگمندانه این حرف ها و سخنانی از این دست امروزه زیاد خریدار پیدا کرده و بازار حرف های عوام فریبانه داغ داغ است و خب همه می دانیم درهای بازار های فصلی همیشه باز است ؛ بعضی ها یک روز سیاستمدار دو آتشه اند یکروز از سیاست هیچ چیز نمی فهمند؛ یکروز  تلخ تلخند یک روز شیرین شیرین ؛ یک روز جهانی اند یک روز ایرانی؛ یک روز سرد سردند؛ یک روز گرم گرم؛ خلاصه یک روز این طرفند یک روز آن طرف!

گویا دقیقا نمی دانیم چیزهایی که به آنها می بالیم چیست و ارزش های مربوط به سرزمینمان کدام است! نوجوانان و جوانانمان مان پای کامپیوتر نشسته اند و اینقدر به شنیدن حرف های داغ و " کیچ" ( رجوع شود به"هنر رمان" و فصل "راهپیمایی بزرگ" در " بار هستی"، میلان کوندرا ) عادت کرده اند که سره را از ناسره تشخیص نمی دهند و خود مبلغ توهین و تمسخر ِخود شده اند.

اینقدر فرهنگ واژه های فاخر و بزرگ داریم که  به همه ی پرسش های زبانشناسانه مان پاسخ می دهد اما حوصله و انگیزه ی مراجعه به آنها را نداریم؛ تنبلی گریبان بعضی هامان را گرفته هر حرف سخیف و بی مایه ای را به عنوان سند و حقیقت قبول می کنیم!

پیدا کردن این وازه ها و شناخت تبارشان حتا در دنیای مجازی نیز چندان کار دشوار و مهمی نیست چه رسد در فرهنگ واژه ها!

لینک ها :   غذا ،  پارس ، پارس ، عجم

 

اما چه شده که ناگهان نگران هجوم عرب ها به زبان و هویت ایرانی شده اید ؟! و دست به هر کاری می زنید تا نژاد عرب را چنین و نژاد فلان را چنان نشان دهید.

مگر خطر وارد شدن واژه های بیگانه تنها از جانب فرهنگ و زبان عربی ست ؟ یا مگر بحث ادبیات عرب و فارسی و آمیختگی آنها بحث تازه و کوچکی است ؟ ده ها کتاب ، صدها مقاله و هزاران بحث و درس  در این باره گفته و نوشته شده است؛ مگر هر کس شایستگی و این مایه گران را دارد که به حوزه ی زبانشناسی و ادبیات وارد شود؟

هیچ ادیب و زبانشناس فرهیخته ای منکر نیاز زبان فارسی به ساخت "برابر نهاد "های شایسته به جای واژه های وارداتی و بیگانه نیست؛ کیست که نداند واژه ی هواپیما بهتر از طیاره و یارانه بهتر از سوبسید است !؟

اما این ها کجا  و نبرد نژاد ها و قوم و قبیله ها کجا؟! مگر بشر سالهای سال نیست که پی برده معیارهای داوری درباره ی افراد انسانیت و موجودیت آنهاست نه رنگ و نژاد و زبان و قبیله ی آنها ؟ پس چه شد حقوق اساسی انسان ها و گفتگوی تمدن ها ؟ ناگهان چه شده که در دام جدال احمقانه ی عرب و عجم افتاده ایم ؟

این چه نبرد خیالی و پوچی ست که برخی افراد کم مایه « دون کیشوت» وار وارد آن شده اند و سوگمندانه جوانان و نوجوانانی که باید یاد می گرفتند هیچ ادعایی را بدون جستجو و پرسش نپذیرند، حالا با یک نامه ی مجازی برایشان روشن شده که نژاد عرب دشمن آنها و سرزمینشان است و باید او را لعن و نفرین کرد و پاسخ داد.

من می توانم درک کنم که سیاست  داخلی وخارجی کشورها چگونه می تواند عده ای را نسبت به سایر کشورها و اقوام بدبین کند ؛ اما شایسته نیست کشمکش های اینچنینی فرهنگ و تمدن دو ملت را که هر یک آثار فرهنگی در خور توجه بیشماری دارند ، به جان هم اندازد به گونه ای که ناگهان خود را در عصر جاهلیت و در آتش کارزار نژادپرستی بیابند.

این کاملا طبیعی و معمول است که واژه ای از زبانی وارد زبان دیگر شود؛چه از فارسی به دیگر زبانها و چه از آنها به فارسی ؛ بخصوص بین زبان فارسی و عربی که الفبای مشترک دارند.

هر کسی که اندک آشنایی با زبان های دیگر دارد می تواند کلماتی را بیابد که ممکن است در زبان فارسی معنایی زشت یا حتا رکیک داشته باشند اما همین واژه ها در مثلا زبان عربی یا انگلیسی ، یک واژه ی رایج ، نام یک شخص ، یک نام تجاری یا هر چیز دیگر است ؛ اما دلیل آن نیست که ایرانیان و فارسی گویان علیه آنها و برای تحقیرشان توطئه کرده اند؛ اصلا مگر شعور و فرهنگ یک ملت مرده است که بتوان واژه ای  بیگانه را با نیتی شوم به آنها ابلاغ کرد و آنها از آن پس از آن واژه استفاده کنند!

این توهم ها و بدبینی ها که ریشه در بی سوادی و کم مایگی عده ای دارد تنها باعث گسترش نژاد پرستی و خشونت می شود و هیچ فایده ی میهن پرستانه ای به حال ما ندارد.

فرهنگ و ادبیات هر کشور و قومی محترم و با ارزش است و هیچ زبانی بر زبان دیگر برتری ندارد؛ آنچه به ادبیات و فرهنگ یک کشور برتری و پر مایگی می بخشد ، آثار بزرگ ادبی و هنری آن کشور است نه نژاد و زبان آن !

پس دوستان گرامی که دائما سعی در تبلیغ و گسترش این اشتباهات هذیان گونه دارید ! اگر چه ممکن است از شنیدن این حرف دلگیر شوید ؛ خواهشمندم کامپیوتر ها و مودم هایتان را خاموش کنید و کمی کتاب بخوانید ؛ دست کم کتاب هایی را که برای پاسداشت ارزش هایشان ، با اعراب جنگ به راه انداخته اید!

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 19  توسط علیرضا کلاهچیان  |